هوش مصنوعی: این متن یک ستایش و مدح شاه یا امیری قدرتمند است که دشمنانش در برابر او سر تسلیم فرود می‌آورند و جهان به نام او می‌چرخد. متن بر قدرت، عدالت، و حکومت بی‌همتای این شاه تأکید دارد و او را با القاب و صفات بلند مرتبه می‌ستاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم پیچیده‌ی ادبی و تاریخی است و درک کامل آن نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات کلاسیک فارسی و تاریخ دارد. همچنین، برخی از واژه‌ها و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱۰

اکنون دهند خصمان ای شاه کام تو
واکنون کنند جان جهان را بنام تو

گر تو یکی پیام فرستی بشاه روم
آید بسر بخدمت دارالسلام تو

هستند نامدار تو شاهان این جهان
خوانند خطبه باز به عالم بنام تو

امید دشمن تو بمردان روم بود
تا شه کند رها پسرش را ز دام تو

گردند رومیان ز نهیب تو سر بسر
با آنکسی که هست چنو صد غلام تو

اکنون اگر بکار تو ناید عدو فراز
از بر بنار ماند زخم حسام تو

باشد مقام باقی خیلش میان خاک
چون پشت اسب جنگی باشد مقام تو

تا قلعه ها بود ببر اوستام او
مأمورها بود ببر او پیام تو

هرگز مباد کار جهان جز برای تو
هرگز مباد دور فلک جز بکام تو

امیرا بر همه میران خداوند و امیری تو
بطبع و رای برنائی بعقل و هوش پیری تو

چو دولت ناگرانی تو چو نعمت ناگزیری تو
سزاوار قبادی تاج و کاوسی سریری تو

بهر کاری که خواهد بود در گیتی بصیری تو
جهان بر ما چو افریدون بدانائی بگیری تو

بجان دوستان اندر چو نوشروان پیری تو
بچشم دشمنان اندر چو زهرآلود تیری تو

از اکنون تا گه آدم امیربن امیری تو
بدانش بی بدیلی تو بدولت بی نظیری تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.