هوش مصنوعی: این متن یک شعر کلاسیک فارسی است که در آن شاعر به ستایش پادشاهی می‌پردازد که قدرتمند و عدالت‌گستر است. در این شعر، از زیبایی‌های طبیعت، عید و شادی، قدرت و عدالت پادشاه، و نیز نفرت از دشمنان سخن گفته شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم پیچیده‌ای مانند قدرت، عدالت، و دشمنی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۳۱

ای شاه جهانگیر جهاندار جهانجوی
عید است و لب یار و لب جام و لب جوی

از درد و غمان جان و روان تورها یافت
تو ز انده و اندیشه بیاسای و روان جوی

در شدت همی باد بهار آید گه گاه
بر باد بهاری بستان باده خوشبوی

گه گوی همی باز و گهی صید همی کن
ای تیغ تو چوگان و سر دشمن تو گوی

شمشیر تو چون روی و دل خصم بسوزد
گر خصم تو باشد بمثل زاهن و از روی

چندانت بقا باد بشاهی که تو خواهی
بدخواه تو از بیم تو بگدازد چون موی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.