هوش مصنوعی: این متن بیانگر حالات روحی و معنوی شاعر است که خود را درگیر تضادها و تناقض‌های درونی می‌بیند. او از یک سو به گناه و فسق اعتراف می‌کند و از سوی دیگر به عشق و وابستگی به معشوق الهی اشاره می‌کند. شاعر در این شعر از مفاهیمی مانند عشق، گناه، توبه، و وحدت با خدا سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که در نهایت، عشق به خدا و یار، مهم‌ترین چیز برای اوست.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند گناه، توبه، و تضادهای درونی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۰

ما مرد کلیسیا و زناریم
گبری کهنیم و نام برداریم

دریوزه گران شهر گبرانیم
شش‌پنج‌زنان کوی خماریم

با جملهٔ مفسدان به تصدیقیم
با جملهٔ زاهدان به انکاریم

در فسق و قمار پیر و استادیم
در دیر مغان مغی به هنجاریم

تسبیح و ردا نمی‌خریم الحق
سالوس و نفاق را خریداریم

در گلخن تیره سر فرو برده
گاهی مستیم و گاه هشیاریم

واندر ره تایبان نامعلوم
گاهی عوریم و گاه عیاریم

با وسوسه‌های نفس شیطانی
در حضرت حق چه مرد اسراریم

اندر صف دین حضور چون یابیم
کاندر کف نفس خود گرفتاریم

این خود همه رفت عیب ما امروز
این است که دوست دوست می‌داریم

دیری است که اوست آرزوی ما
بی او به بهشت سر فرو ناریم

گر جملهٔ ما به دوزخ اندازد
او به داند اگر سزاواریم

بی یار دمی چو زنده نتوان بود
در دوزخ و در بهشت با یاریم

بی او چو نه‌ایم هرچه باداباد
جز یار ز هرچه هست بیزاریم

در راه یگانگی و مشغولی
فارغ ز دو کون همچو عطاریم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.