۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶

یک امروزت سر من چاکرت هست
چگوئی این لطافت در سرت هست

مرا گر داده ئی صدبار دانم
کزان باری هزار دیگرت هست

بدین معنی تو باکس برنیائی
که از من نازنین تر دربرت هست

گدائی هم بباید چشم بدرا
چو از شاهان هزاران چاکرت هست

چه میگویم تو و جان اینت سودا
کسی باور ندارد باورت هست

نه زین جانهای زهر آلود صد جان
در آن مرجان شکر پیکرت هست

اثیر اینک بدست کافرش ده
اگر دُردی دگر در ساغرت هست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.