۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵

نه صفای تو در بصر گنجد
نه صفات تو در خبر گنجد

بر بساط قمارخانه حسن
تا رخش هست کی قمر گنجد

در جُلاب روان رنجوران
تا لبت هست کی شکر گنجد

هرکه شد مرغ چینه لب تو
مرغ جانش نه زیر پر گنجد

تنگنائی است وصل تو که دراو
نیست ممکن که عشق و سر گنجد

همه جرمی بکن که دریابد
همه نازی بکن که در گنجد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.