هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق و دلدادگی عمیق به معشوق است که در دل و جان شاعر جای دارد. شاعر معشوق را همچون شیری می‌ستاید که بر جهان مسلط است و عافیت را زیر پا می‌گذارد. او همچنین از دشمنی معشوق با جانش شکایت می‌کند، اما جرم خود را دوستداری معشوق می‌داند. عهدی میان آنهاست که به استواری معشوق بستگی دارد. شاعر عشق را کاری بزرگ می‌داند که در نوبت خرد، کاری از معشوق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴۲

ای در دل و جان سواری تو
شیران جهان شکان شکاری تو

در پای در آرد عافیت را
بیداد بدستیاری تو

وی دشمن جان من جهانی
جرمم همه دوستداری تو

عهدی است میان ما و لیکن
موقوف بر استواری تو

کاری است بزرگ عشق خاصه
در نوبت خرد کاری تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.