۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۲

ای در دل و جان سواری تو
شیران جهان شکان شکاری تو

در پای در آرد عافیت را
بیداد بدستیاری تو

وی دشمن جان من جهانی
جرمم همه دوستداری تو

عهدی است میان ما و لیکن
موقوف بر استواری تو

کاری است بزرگ عشق خاصه
در نوبت خرد کاری تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.