هوش مصنوعی: این متن به مفهوم عشق و فداکاری در راه آن می‌پردازد. عشق به عنوان فرایندی توصیف می‌شود که در آن فرد از خودخواهی و عقلانیت معمولی فاصله می‌گیرد و به نوعی جنون و فنا در راه معشوق می‌رسد. عشق به عنوان دریایی عمیق و بی‌کران معرفی می‌شود که ورود به آن نیازمند ترک عقل و پذیرش فنا است. همچنین، عشق به عنوان راهی برای رسیدن به وحدت و یکرنگی با وجود فنا و تغییرات دائمی توصیف می‌شود.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، مفاهیمی مانند فنا، جنون عشق و ترک عقل ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۹

عشق چیست از خویش بیرون آمدن
غرقه در دریای پر خون آمدن

گر بدین دریا فرو خواهی شدن
نیست هرگز روی بیرون آمدن

ور سر کم کاستی دارای در آی
زانکه اینجا نیست افزون آمدن

لازمت باشد اگر عاشق شوی
ترک کردن عقل و مجنون آمدن

از ازل آزاد گشتن وز ابد
محرم سر هم اکنون آمدن

چون توان بودن به صورت بارکش
پس به معنی فوق گردون آمدن

سر بریده راه رفتن چون قلم
پا و سر افکنده چون نون آمدن

سرنگون رفتن درین دریای ژرف
پس نهان چون در مکنون آمدن

چون دهم شرحت همی گم بودگی است
محرم این بحر بیچون آمدن

تا ابد یکرنگ بودن با فنا
نی همی هردم دگرگون آمدن

چیست ای عطار کفر راه عشق
سست دین از همت دون آمدن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.