هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و ستایش‌آمیز است که در آن شاعر جهان را میدانی برای نمایش قدرت و جمال معشوق (یا خداوند) توصیف می‌کند. عناصر طبیعی مانند گوهرها، دریاها و کوه‌ها به عنوان نشانه‌هایی از عظمت و زیبایی معشوق به کار رفته‌اند. شاعر خود را خاکسار و فدایی معشوق می‌داند و همه چیز را از آن او می‌پندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۹۲

رو که میدان جهان میدان توست
گوی خوبی در خم چوکان توست

زمرد کردون و لعل آفتاب
در رکاب خلعت مرجان توست

لولوی و یاقوت را در بحر و کان
خطبه بر نام و لب و دندان توست

اینت سلطانی که در اقلیم عشق
هر که بر کاری است از دیوان توست

افسرمه خاک بوس کفش توست
گوهر جان سنگ ریزه ی کان توست

جان بخدمت میفرستد در پذیر
گر گل است ار خار از بستان توست

شد بسر، پیمانه عمر اثیر
هم چنان او بر سر پیمان توست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.