هوش مصنوعی: این شعر یک مناجات و درخواست از خداوند است که با زبان ادبی و پر از استعاره و تشبیهات زیبا بیان شده است. شاعر از خداوند می‌خواهد که مشکلاتش را برطرف کند و به او کمک نماید. همچنین، او از وضعیت خود شکایت کرده و از خداوند طلب یاری می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۵

الا ای برید روان، باد صبح
کت از خلد عار آید و گلشنش

چو آئی بدرگاه قاضی القضات
دعاهای بی حد رسان از منش

بگو، ای فلک با همه ارتفاع
فروتر از ایوان تو مسکنش

گر از خواجگان نظم عقدی دهند
به تعیین تو باشی میان افکنش

ز تشریف صاحب بگویم که من
بفریادم از صاحب مخزنش

تو خود حله کیسه بر قدر حور
ببغداد خلد برین معدنش

ز آغاز جبریل آمخته گار
بفرجام ادریس با کرزنش

نه زال زرش دوخته ست از پلنگ
نه داود پرداخته ز آهنش

سه ماه است حاشا که تا میکشم
تو صاحب گریبان و من دامنش

بفرسود و بدرید تا در بر آنک
که من خود بپوشیده ام بر تنش

سخنور خراسانئی چون اثیر
که بهر تو زنگان شود مسکنش

ز صدر تو باید که صاحب بود
تقاضای رسم صلت کردنش

سبب چه در آزردن دوستان
بدی گفت دشمن بکون زنش

خوداین کرد ازآن بود درشرق وغرب
که میداشت ایام می کردنش

دریغا دل آویز سوزی چنین
که گیتی عوض کرد با شیونش

خدایا گر از بر برفت این شجر
ز جنس حطب مشمر و مشکنش

در آن پاک آهسته زنگی گرفت
به صیقل رضا کن کنون روشنش
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.