هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و فداکاری خود سخن میگوید. او بیان میکند که حتی اگر به او آب حیات بدهند، ترجیح میدهد در راه معشوق فدا شود. او از سختیهای عشق و هجران میگوید، اما در نهایت با رضایت از عشق خود یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۴۱
مرا گر ز آب حیوان جرعه ریزند
چه عیب آید که در پای تو دردم
چو اطلس بر سر شاهان نشسته
نه قصب آمد که در پای تو بُر دَم
گر آهن بودم از سختی شکستم
ور آتش بودم از سردی فسر دَم
ز تو مهری امانت بود بر من
بمهر خویش در هجران سُپردم
اگر زحمت نمودم تا بامروز
شبت خوش باد کان زحمت ببُردم
چه عیب آید که در پای تو دردم
چو اطلس بر سر شاهان نشسته
نه قصب آمد که در پای تو بُر دَم
گر آهن بودم از سختی شکستم
ور آتش بودم از سردی فسر دَم
ز تو مهری امانت بود بر من
بمهر خویش در هجران سُپردم
اگر زحمت نمودم تا بامروز
شبت خوش باد کان زحمت ببُردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲ - لغز- چیستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.