هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و توصیفی، به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات عمیق او بر شاعر می‌پردازد. شاعر از دهان، لب‌ها، موها و مژه‌های معشوق به عنوان نمادهای زیبایی و حیات یاد می‌کند و احساسات عمیق خود را بیان می‌دارد. همچنین، شعر به قدرت و تأثیر معشوق در جهان و طبیعت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۸۷ - در مدح مجدالدین گوید

چشمه نوش است این دهان که تو داری
آب حیاتست یا لبان که تو داری

در عجبم کان حدیثهای بزرگت
چون بدر آید از آن دهان که تو داری

از کله بس مشک برسمن که تو پاشی
وز مژه بس تیر بر کمان که تو داری

جان به جلابی ببر ببنده حسن ده
آن دل گم گشته در غمان که تو داری

گفتی کاخر بچه نشان بنگوئی
راست بگویم بدان نشان که تو داری

در جهش افکنده بسلسله بسته
آگهم ای جان زهر نهان که تو داری

دل به خوشی بازده و گرنه رها کن
تاش بگیرم بدان مکان که تو داری

آنچه تو داری ز لطف نام ندارد
چشم بدان دور باد از آنکه تو داری

تهمت هستی منه مپرس که چونی
ای همه تو من کیم چنانکه توداری

بستد می از تو لیک عاشق میر است
آن دل مهجور ناتوان که تو داری

صدر جهان مجد دین که عالم پیرش
گفت زهی دولت جوان که تو داری

اشهب گردون بد رکاب نگیرد
جز پی یکران خوش عنان که تو داری

کوه چو ریگ روان سبک بگریزد
از چه از آن حمله گران که تو داری

قحط نباشد در آن زمان که تو باشی
فتنه نخیزد درآن جهان که تو داری

گرگ بترسد از آن حرم که تو سازی
شیر بیفتد از آن توان که تو داری

گوش بخود دار از آ نکه جان جهانی است
بسته آن یک در چنان که تو داری
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶ - در مدح حسن احمد گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸ - در مدح خداوند زاده مسعود شاه گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.