هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر به ستایش و توصیف معشوق یا خداوند می‌پردازد. او از زیبایی، قدرت و عظمت معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که همه چیز در جهان از اوست و به او بازمی‌گردد. شاعر همچنین به عجز و ناتوانی انسان در درک اسرار معشوق اشاره می‌کند و عشق و فداکاری خود را نسبت به او ابراز می‌دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۷۶

ای سراسیمه مه از رخسار تو
سرو سر در پیش از رفتار تو

ذره‌ای است انجم زخورشید رخت
نقطه‌ای است افلاک از پرگار تو

گل که باشد پیش رخسارت از آنک
عقل کل جزوی است از رخسار تو

پر شکر شد شرق تا غرب جهان
از شکرریز شکر گفتار تو

چشم گردد ذره ذره در دو کون
بر امید ذره‌ای دیدار تو

گنج پنهانی تو ای جان و جهان
جان شعاع تو جهان آثار تو

چون تو هستی هر زمان در خورد تو
پس که خواهد بود جز تو یار تو

چون کسی را نیست یارا در دو کون
هست هر دم تیزتر بازار تو

صد هزاران جان فروشد هر نفس
کس نیامد واقف اسرار تو

بیش می‌دانم هزار و صد هزار
از فلک سرگشته‌تر در کار تو

دم به دم می‌آفریند آنچه هست
و آفریدن نیست جز اظهار تو

خود نمی‌استد دمی یک ذره چیز
تا نثار تو شود ایثار تو

هر زمانی صد هزاران عالم است
کان نثار توست انمودار تو

تا ابد هرگز نبیند ذره‌ای
خواری و غم هر که شد غمخوار تو

زان حسین از دار تو منصور شد
کز هزاران تخت بهتر دار تو

گر همه آفاق عالم پر گل است
زان همه گل خوشترم یک خار تو

صد سپه هرلحظه گر ظاهر شود
برهم اندازم به استظهار تو

می‌بچربد بر جهانی خوش دلی
در دل من ذره‌ای تیمار تو

روی گردانید عطار از دو کون
در لحد آورد و در دیوار تو

عالمی در هستی خود مانده‌اند
زین جهت شد نیست خود عطار تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.