هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد عشق و غم سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دلش در چنگال غم و عشق اسیر شده است. او از معشوق می‌خواهد که نزدش بیاید و ببیند چه فتنه‌ای برانگیخته است. عشق و صبر از او گریخته و آتش غم بر سرش افروخته شده است. در نهایت، شاعر از ریختن خون دلش می‌گوید و آن را به معشوق نسبت می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۳

ای غمت اندر دلم آویخته
درد تو با جان من آمیخته

در خم زلفت دل من بیگناه
مانده و بر تار موی آویخته

خیز و به نزدیک من آی و ببین
کز تو چه فتنه است برانگیخته

عشق ز من ناشده باز آمده
صبر به من نامده بگریخته

نیک بر آمد دلم الحق کزوست
بر سر من آتش غم بیخته

خون دل از دیده همی ریختم
خون بدان به که بود ریخته
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.