۱۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲

یک وعده که نیم عشوه بد یار نداد
در گلشن وصل خود مرا خار نداد

بر تخت دلم به پادشاهی بنشست
پس مردمک چشم مرا بار نداد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.