هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره می‌کند و از عشق و اشتیاق خود به او سخن می‌گوید. شاعر از قدرت و تأثیر معشوق بر جهان و عاشقانش صحبت می‌کند و بیان می‌کند که هیچ چیزی جز معشوق برای او ارزش ندارد. او همچنین از درد دوری و اشتیاق به معشوق می‌گوید و تلاش می‌کند تا زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۹۸

ای دو عالم پرتوی از روی تو
جنت الفردوس خاک کوی تو

صد جهان پر عاشق سرگشته را
هیچ وجهی نیست الا روی تو

صد هزارن قصه دارم دردناک
دور از روی تو با هر موی تو

کور باید گشت از دید دو کون
تا توان کردن نگاهی سوی تو

یافت هندوخان لقب بر خوان چرخ
ترک گردون تا که شد هندوی تو

پشت صد صد پهلوان می‌بشکند
تیر یک یک غمزهٔ جادوی تو

دی مرا خواندی به تیر غمزه پیش
تا کمان بر زه کنم ز ابروی تو

خود سپر بفکندم و بگریختم
کان کمان هم هست بر بازوی تو

نه ز تو بگریختم از بیم سنگ
زانکه دیدم سنگ در پهلوی تو

شد زبان در وصف تو عطار را
درفشان چون حلقهٔ لؤلؤی تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.