هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از فریدالدین عطار نیشابوری است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، عشق خود را به معشوق بیان می‌کند و از تأثیرات عمیق این عشق بر روح و جان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۷۰۱

ذره‌ای نادیده گنج روی تو
ره بزد بر ما طلسم موی تو

گشت رویم چون نگارستان ز اشک
ای نگارستان جانم روی تو

هست خورشید رخت زیر نقاب
جملهٔ ذرات چشماروی تو

در درون چون نافهٔ آهوی حسن
خون جان‌ها مشک شد بر بوی تو

شیر گردون جامه می‌پوشد کبود
از سواد چشم چون آهوی تو

آسمان را چون زمین در حقه کرد
آرزوی حقهٔ للی تو

هندویم هندوی زلفت را به جان
گر توان شد هندوی هندوی تو

چون ز چشمت تیرباران در رسید
طاق افتادیم از ابروی تو

نی که بنمودیم صد سحر حلال
در صفات نرگس جادوی تو

خاک خواهم گشت تا بادی مرا
بو که برساند به خاک کوی تو

نی ز چون من خاک گردی از درت
گر مرا بادی رساند سوی تو

چون کند از توکسی پهلو تهی
چون همی هستند در پهلوی تو

از کمان عشق بگریز ای فرید
کین کمانی نیست بر بازوی تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.