هوش مصنوعی:
شاعر از عکس خیال معشوق به عنوان آفتاب چشمش یاد میکند و از از دست دادن خواب و آرامش خود به دلیل گریههای فراوان مینالد. او میپرسد که چرا اشکهایش همچون آب از چشمش رفتهاند و ابراز میکند که اشکهایش حتی بر خاک نیز نمیافتند.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۳۰
ای عکس خیالت آفتاب چشمم
زین بیش مبر چو آب خواب چشمم
زین پیش ببردند چو آب چشمم؟
بر خاک نیفتد آخر آب چشمم
زین بیش مبر چو آب خواب چشمم
زین پیش ببردند چو آب چشمم؟
بر خاک نیفتد آخر آب چشمم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.