هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق خود سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق این عشق بر جان و دل خود و دیگران می‌گوید و از رنج‌ها و دشواری‌های راه عشق نیز یاد می‌کند. شاعر از زیبایی بی‌نظیر معشوق و تأثیر آن بر جهان و عاشقان سخن می‌گوید و در نهایت، از غم و شادی ناشی از این عشق می‌نالد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۷۱۲

ای روی همچو ماهت یک پرده بر گرفته
جان های بی قراران فریاد در گرفته

در پیش نور رویت پیران شست ساله
با صد هزار خجلت ایمان ز سر گرفته

عشقت به دلربایی بگشاده دست بر ما
ناگاه جان و دل را بس بی خبر گرفته

دل هر دم از فراقت داغی دگر کشیده
جان هر دم از کمالت راهی دگر گرفته

از بس که رهزنانند اندر رهت ز غیرت
هر ذره ذرهٔ تو صد راه بر گرفته

چون آفتاب رویت بر جان فکند پرتو
عشقت به جان رسیده دل را به‌در گرفته

عشق تو چون همایی پر بر کشیده از هم
جان‌های عاشقان را در زیر پر گرفته

مستان عشق هر شب همچون صبوح خیزان
بر آرزوی رویت راه سحر گرفته

آنجا که حسن رویت بوی نمک نموده
صحرای هر دو عالم خون جگر گرفته

عطار در غم تو شادی هر دو عالم
هم از نظر فکنده هم مختصر گرفته
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.