۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

از آن رو دوست می دارم خط رخسار خوبان را
که بهر الفت ایشان سبب دانسته ام آن را

جفاها می کشیدم بنده ی آن خط مشکینم
که بر من کرد ظاهر صد هزاران لطف پنهان را

کنون دل می تواند کرد سیر باغ رخسارش
که پوشید آن خط مشکین سر چاه زنخدان را

از آن خط معنبر هر سر مویی زبانی شد
صلای خوان وصلش داد دلهای پریشان را

نمی سوزد دلم را با جفا تا گرد خط پیدا
شب آمد کرد زایل گرمی خورشید رخشان را

ز خط مصحف رخسار او ای دل مشو غافل
گر این آیت مسلمان ساخته آن نامسلمان را

فضولی نیست غیر خط رخسار پری رویان
طلسمی کآشنا با هر پری می سازد انسان را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.