۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۱

جانم در آن آرزوی وصال محمد است
چشمم در انتظار جمال محمد است

قدم خمیده چون فلک از جور دور نیست
از شوق روی ماه مثال محمد است

جسمم ضعیف چون مه نو نیست از فلک
بر یاد ابروی چو هلال محمد است

این داغهای تازه که بر سینه منست
از اشتیاق دانه خال محمد است

شایسته احاطه تملیک غیر نیست
ملک دلم که وقف خیال محمد است

آیینه دار طوطی نطقم هر آینه
اندیشه صفات کمال محمد است

کردست مهر غیر فضولی ز دل برون
تا عاشق محمد و آل محمد است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.