هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عشق نافرجام و دوری از معشوق است. شاعر از عشق بی‌پاسخ، جان‌سپاری در راه معشوق، و رنج هجران می‌سراید و از تیرهای عشق و زنجیرهای دل‌بستگی سخن می‌گوید. همچنین، او از بی‌قراری و بی‌تابی در فراق یار می‌نالد و فضولی دیگران را در این رابطه محکوم می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، درد هجران، و احساسات پیچیده عاطفی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری (مانند تیر و زنجیر) ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۳

تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روزنست
تا شدم دیوانه عشق تو زنجیر من است

جان برون از تن باستقبال تیرت رفت و نیست
غیر پیکانت کنون جانی که ما را در تن است

شاکرم دور از گل رویت ز چشم خون فشان
منزلم از قطرهای خون او چون گلشن است

ماه من بی مهر رخسارت چگویم حال خود
ظلمتی کز هجر دارد روزگارم روشن است

نیست در عشق توام جز جان سپردن چاره
شمع اگر خواهد نجات از سوختن در مردن است

بی قراری راست ره در کویت ای ابرو کمان
کش بسان تیر پا بهر تردد زاهن است

دوست می دارد ترا هر کس که باشد در جهان
بر فضولی رحم کن کاو را جهانی دشمن است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.