هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از مفاهیمی مانند عشق، فراق، درد دل، و شوق دیدار معشوق سخن می‌گوید. شاعر از احساسات عمیق خود مانند سوختن در آتش عشق، اشک‌های آتشین، و وابستگی به معشوق می‌گوید. همچنین، از نمادهایی مانند شمع، باده، و فرهاد کوهکن برای بیان حالات درونی خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۹

دل الفت تمام بآن خاک در گرفت
خوش صحبتی میان دو افتاد در گرفت

خونابه نیست بر مژه ام آتش دل است
کز چاک سینه سر زد و در چشم تر گرفت

چون من بسیست باده کش بزم عشق لیک
بودم تنک شراب مرا بیشتر گرفت

چون شمع باز در سرم افتاد گرمی
دل کرده بود ترک تعلق ز سر گرفت

شوق حریم روضه کوی تو داشت گل
بگشاد دست و دامن باد سحر گرفت

فرهاد در زمانه من گشت کوهکن
بگذاشت عاشقی پی کار دگر گرفت

چون خس فتاده بود فضولی بخاک ره
او را نسیم لطف تو از خاک بر گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.