۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۳

ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چیست
ملول بهر چه موجب ملال تو چیست

خراب شد ز تو حالم چرا نمی پرسی
چه حالتست ترا مانع سؤال تو چیست

مرا خیال تو و فکر تست در دل زار
ترا چه فکر بدل می رسد خیال تو چیست

شراب عشق تو مدهوش کرده است مرا
چه آگهم که فراق تو یا وصال تو چیست

ز اشک و آه من آزرده نمی دانی
که زیب حسن تو پیرایه جمال تو چیست

اگر بسوختن سینه ام نه مایل
دم نظر بدل از دیده انتقال تو چیست

فضولی از سر جان در گذر براه فنا
جز این کشته جانان شوی کمال تو چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.