هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جذبه‌های عرفانی سخن می‌گوید. او از کشته شدن هزار باره در راه معشوق و تأثیرات زیبایی و جمال معشوق بر جهان هستی صحبت می‌کند. شاعر بیان می‌کند که زیبایی معشوق چنان است که حتی ذرات جهان تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند و به ستارگان تبدیل می‌شوند. همچنین، او از لطف و عنایت معشوق به عنوان عاملی برای رشد و پرورش موجودات یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتوان آن را به درستی درک و تفسیر کرد.

غزل شمارهٔ ۷۳۴

چون کشته شدم هزار باره
بر من به چه می‌کشی کناره

از کشتن کشته‌ای چه خیزد
کشته که کشد هزار باره

حاجت نبود به تیغ کشتن
در پیش رخ تو ماه‌پاره

خود خلق دو کون کشته گردند
هر گه که شوی تو آشکاره

زیرا که ز تیغ غمزهٔ تو
خونی گردد چو لعل خاره

گر بر گیری نقاب از روی
مه شق شود آفتاب پاره

ذرات دو کون دیده گردند
وایند چو ذره در نظاره

از پرتو رویت آخرالامر
هر ذره شود چو صد ستاره

از پرده چو آفتاب رویت
بر مرکب حسن شد سواره

خورشید که شاه پیشگاه است
شد پیش رخ تو پیشکاره

چون شیر عنایتت درآید
هر ذره شوند شیرخواره

طفلان زمانهٔ خرف را
لطف تو بس است گاهواره

کاجزای دو کون را تمام است
لطف تو چو بحر بی کناره

بیچارهٔ خود فرید را خوان
زیرا که ندارد از تو چاره
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.