هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج شاعر از رفتار زاهد و ناامیدی از یافتن همدرد است. شاعر از تنهایی و بلاهایی که متحمل شده می‌نالد و آرزوی یافتن کسی مانند معشوق یا یار را دارد. همچنین، او از بی‌خوابی شب‌ها و نیاز به معمار برای ویرانه‌های دلش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد دل و تنهایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۰۴

می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگر
گر چه ما کار دگر داریم او کار دگر

کس نمی یابم باو اظهار درد دل کنم
نیست در دام بلا چون من گرفتار دگر

در جهان ای بی بدل این فتنها تنها ز تست
آه اگر پیدا شود مثل تو خونخوار دگر

مرهم زخم دلم موقوف کردی بر اجل
کردی این ویرانه را محتاج معمار دگر

این نمازم بس بود کز سجده آن ابروان
سر چو بردارم بسجده سر نهم بار دگر

با که گویم حال بیداری شبها چون کنم
هم مگر با آن که جز او نیست بیدار دگر

در ره یاری که دارم به که ترک سر کنم
چند گیرم چون فضولی هر زمان یار دگر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.