هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و شوق به معشوق سخن می‌گوید. او از احساسات عمیق خود، از جمله شوق، حیرت، غم و امید به وصال، می‌گوید و از رنج‌های عشق و غربت وجودی خود سخن می‌راند. شاعر با اشاره به ساقی و می ناب، به دنبال تسکین دردهای خود است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۲۶۵

جان را بلعل چون شکرت تا سپرده ام
دیدست لذتی که من از رشک مرده ام

شوق تو رهنمای وجودم شد از عدم
نی من باختیار خود این ره سپرده ام

در غربت وجود که وادی حیرتست
جز درگه تو راه بجایی نبرده ام

نقد سرشکم از در انجم زیاده است
شبهای غم همین و همان را شمرده ام

بهر قبول نقش خطت نقش غیر را
عمریست از صحیفه خاطر سترده ام

ساقی بیا که باز می نابم آرزوست
تا کی غم زمانه بدارد فسرده ام

در پرده های دیده فضولی نماند نم
از بس که بهر گریه دمادم فشرده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.