هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او آرزو می‌کند حتی پس از مرگ نیز در خدمت معشوق باشد و به اشکال مختلف مانند خاک درگاه، گردباد، یا خنجر در راه او فدا شود. شاعر از درد فراق و اشتیاق دیدار می‌نالد و خواهان قربانی شدن در راه معشوق است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر، برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۸۲

چو میرم در هوایت کاشکی خاک درت گردم
گهی با گردبادی خیزم و گرد سرت گردم

شود بر پهلویم هر استخوانی خنجری هر گه
ز پهلویی بپهلویی بیاد خنجرت گردم

دران حالت که آن شمع بتان را گرد سر کردی
بگو حال من ای پروانه قربان سرت گردم

برآمد جان شیرینم ز حیرت جان من تا کی
اسیر تلخ کامی بی لب جان پرورت گردم

دران وقتی که تو رخساره خوی کرده بنمایی
گشایم دیده و حیران گلبرگ ترت گردم

ز خاک آستان او مرا بردار ای گردون
ز رنج من بیاسا چند خار بسترت گردم

فضولی ره بخاک درگه پیر مغان بردم
بیا تا سوی آب زنده گانی رهبرت گردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.