هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. او از دنیای مادی و زهد دوری کرده و خود را فقیر عشق می‌داند. شاعر به جای اندیشه در امور دنیوی، به عشق و زیبایی معشوق فکر می‌کند و از بلای عشق و وفاداری به معشوق سخن می‌گوید. همچنین، او از بی‌اعتباری سلطنت و ثروت در مقابل عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۸۵

ما نظر جز بر تبان سیمبر کم کرده ایم
وز بتان سیمبر قطع نظر کم کرده ایم

زاهدا از ما مجو بسیار آیین صلاح
عشق بازانیم ما کار دگر کم کرده ایم

کرده ایم اندیشه بسیار در هر کار لیک
فکری از سودای خوبان خوبتر کم کرده ایم

از بلای عشق در راه وفای گلرخان
گر چه بیش از پیش هم باشد حذر کم کرده ایم

سیم اشک و روی چون زر بر رهت افکنده ایم
ما فقیرانیم جمع سیم و زر کم کرده ایم

نیست ملک سلطنت را اعتباری پیش ما
شاهبازانیم صید مختصر کم کرده ایم

شد فضولی شهره عالم حدیث عشق ما
گر چه زین راز نهان کس را خبر کم کرده ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.