هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از غم و شادی‌های عشق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که غم عشق برایش شیرین است و حتی در دل سوخته‌اش، شادی و آرامش می‌یابد. همچنین، از اشک‌ها و ناله‌هایش در راه معشوق یاد می‌کند و این احساسات را با زیبایی‌های طبیعی مانند شمع و باد مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۹

ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم
غم نداریم اگر بیش و گر کم داریم

نیست یک دم که غمت همدمی ما نکند
همه دم خاطر شاد و دل خرم داریم

غم عشق است که دل را فرحی می بخشد
فرحی در دل ما هست که این غم داریم

شب غم را نتوان یافت به از ما شمعی
که دل سوخته و دیده پر نم داریم

گرد خاک رهت از دیده ما می شوید
ناله دم بدم از اشک دمادم داریم

باد پاینده غم زلف سیاهت که ازوست
اختلاطی که من و عشق تو با هم داریم

شاد ازانست درین دور فضولی دل ما
که غمی در دل ازان گیسوی پرخم داریم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.