هوش مصنوعی:
این شعر از مولوی است که در آن شاعر از عشق، جفا، و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. او از معشوق میخواهد که دیگر به او ستم نکند و به حالش رحم کند. همچنین، شاعر از زندگی و لذتهای گذرا انتقاد میکند و بر اهمیت معنویت و دوری از گناه تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و انتقاد از زندگی مادی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۳۲
گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن
جور بر عاشق سودا زده خویش مکن
بیش ازین نیست مرا تاب جفاکاری تو
ای جفاکار جفاکاری ازین بیش مکن
نیستم من به همان حال که بودم زین پیش
تو همان جور که می کردی ازین پیش مکن
پادشاهی ز تو خوش نیست ستم بر درویش
رحم پیش آر ستم بر من درویش مکن
حذر از آه دل ریش کن از بهر خدا
خویش را مایل آزار دل ریش مکن
زندگی بهر چه باید چو مرا می گویند
می مخور ذوق مبین کام مزن عیش مکن
در یکی جو ز یکی خواه فضولی مقصد
نقد دین صرف ره هر بت بدکیش مکن
جور بر عاشق سودا زده خویش مکن
بیش ازین نیست مرا تاب جفاکاری تو
ای جفاکار جفاکاری ازین بیش مکن
نیستم من به همان حال که بودم زین پیش
تو همان جور که می کردی ازین پیش مکن
پادشاهی ز تو خوش نیست ستم بر درویش
رحم پیش آر ستم بر من درویش مکن
حذر از آه دل ریش کن از بهر خدا
خویش را مایل آزار دل ریش مکن
زندگی بهر چه باید چو مرا می گویند
می مخور ذوق مبین کام مزن عیش مکن
در یکی جو ز یکی خواه فضولی مقصد
نقد دین صرف ره هر بت بدکیش مکن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.