هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از ضعف و ناتوانی خود در برابر خیال معشوق می‌گوید و از عشق و رشک و سودا سخن می‌راند. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند آتش درون، مرغ آتشین‌پر، و خط سبز و زلف سیاه، احساسات خود را به زیبایی به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عاطفی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵۷

شد واقف از خیال من آن مه بحال من
نگذاشت فرق ضعف ز من تا خیال من

بستم خیال کام دگر زآن دهن ولی
کاری نکرد هیچ خیال محال من

گفتم سگ توام سبب اینست غالبا
کز من چنین گریخته وحشی غزال من

گفتم ز رشک بر ورق لاله نقطه ایست
گفتم این کنایه ایست ز رخسار و خال من

بی خط سبز و زلف سیاه تو شاهدست
بر روی زرد من رقم اشک آل من

سر زد ز چاک سینه من آتش درون
من مرغ آتشین پرم اینست بال من

سودای عقل کرد فضولی مرا ملول
حرفی ز عشق گوی بدفع ملال من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.