هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد دوری از معشوق، رنج‌های عاشقانه، و ناملایمات روزگار سخن می‌گوید. شاعر از غم و اندوه، اشک‌های رسواکننده، و کینه‌های چرخ زمان شکایت می‌کند و آرزو می‌کند که در برابر آفات زندگی مقاوم باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۹۶

دلا آن به که چون با خوب رویان همنشین باشی
نباشی غافل از ایام دوری دوربین باشی

مرا ای اشک هر دم پیش مردم می کنی رسوا
نمی خواهم ترا مطلق که در روی زمین باشی

مرا ای چرخ می خواهی کز آن مه دور گردانی
چه کین است این که با من بسته تا کی برین باشی

ترا در خون دل کردم نهان ای مردم دیده
که چون بر من شبیخون آورد غم در کمین باشی

دلم را آتش اندوه خواهد سوخت می دانم
مشو غافل چو ساکن در دل اندوهگین باشی

تنم را پر کن از پیکان که چون آیی درون دل
ز هر آفت که باشد در حصار آهنین باشی

فضولی گر چه رسوایی مجو تدبیر کار از کس
چه چاره چون ترا تقدیر می خواهد چنین باشی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.