هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و محبت اشاره می‌کند و از درد دل و رنج‌های عاشقانه می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند و حال دلش را درک نماید، اما در نهایت به این نتیجه می‌رسد که ابراز ناتوانی در پیش معشوق بی‌فایده است و بهتر است سکوت کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته نیاز به تجربه و بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۱۰

ای لعل تو آب زندگانی
عشق تو حیات جاودانی

گفتم که ترحمی نمایی
چون حال دل مرا بدانی

حال دل خویش با تو صدره
گفتم بزبان بی زبانی

پیش تو عیان چو گشت حالم
کردی بنیاد مهربانی

رحمی بدل تو آمد اما
نگذاشت غرور نوجوانی

چون هیچ نتیجه ندارد
در پیش تو عرض ناتوانی

آن به که فضولی ار بمیرد
ظاهر نکند غم نهانی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.