هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عطار نیشابوری بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از وفاداری خود و جفای معشوق سخن میگوید و از این که معشوق او را نادیده گرفته و از او دور شده است، ابراز ناراحتی میکند. او از معشوق میخواهد که به او بازگردد و از بیوفاییاش دست بردارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی عرفانی و عاشقانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۷۶۹
گر از همه عاشقان وفا دیدی
چون من به وفای خود که را دیدی
دانی تو که جز وفا ندیدی خود
در جملهٔ عمر تا مرا دیدی
من از تو به جان خود جفا دیدم
تو از من خسته دل وفا دیدی
این است جفا که زود بگذشتی
از بی رویی چو روی ما دیدی
برگشتی تو ز بی دلی هر دم
این مصلحت آخر از کجا دیدی
میبگذری و روی تو از پیشم
ما را تو به راه آسیا دیدی
بیگانه مباش چون دو چشمم را
از خون جگر در آشنا دیدی
تا روی چو آفتاب بنمودی
بس دل که چو ذره در هوا دیدی
عطار ز دست رفت و تو با او
دیدی که چه کردی و چها دیدی
چون من به وفای خود که را دیدی
دانی تو که جز وفا ندیدی خود
در جملهٔ عمر تا مرا دیدی
من از تو به جان خود جفا دیدم
تو از من خسته دل وفا دیدی
این است جفا که زود بگذشتی
از بی رویی چو روی ما دیدی
برگشتی تو ز بی دلی هر دم
این مصلحت آخر از کجا دیدی
میبگذری و روی تو از پیشم
ما را تو به راه آسیا دیدی
بیگانه مباش چون دو چشمم را
از خون جگر در آشنا دیدی
تا روی چو آفتاب بنمودی
بس دل که چو ذره در هوا دیدی
عطار ز دست رفت و تو با او
دیدی که چه کردی و چها دیدی
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.