هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، با زبانی شاعرانه به توصیف جمال الهی و عشق به ذات حق می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، رخسار معشوق را به عنوان آیینه‌ای از جمال خداوند توصیف می‌کند و عشق به او را راهی برای رسیدن به لقای الهی می‌داند. متن مملو از مفاهیم عرفانی مانند سجده به روی معشوق، وحدت وجود، و عشق الهی است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱

ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما
گشته عیان ز روی تو ذات و صفات کبریا

حسن خط جمال تو هست چو عین ذات حق
ذات حق از جمال تو گشت عیان و رونما

عرش خدا چو روی او بود نمود روی از او
سی و دو نطق موبه مو در شب قدر ز استوا

روز قیام شد عیان از رخ بدرت ای جوان
شق قمر چو کرده ای، شد سر زلف تو دو تا

سی و دو خط چو رخ نمود روز عبید از رخت
سی و دو نطق شد عیان زان خط روی جانفزا

هرکه سجود روی تو همچو ملک کند یقین
جنت روی تو شود روز جزا ورا جزا

سجده کنم به روی تو زان که تو قبله منی
وقت نماز می کنم سوز و نیاز را ادا

فاتحه رخ ترا چون به نماز خوانده ام
طاعت من قبول شد یافته ام ز حق لقا

سجده بجز به روی تو نیست قبول پیش حق
بهر همین سجود من نیست بجز رخ ترا

قاری مصحف رخت بود خدا چو خود نوشت
گشت شهید حسن خود خواند چو سوره شفا

عین وجود جمله شد شاهد و هم شهید خود
عارف ذات خود چو شد یافت ز ذات حق لقا

بود همیشه ذات او عاشق حسن سی و دو
داشت همیشه جست و جو خویش به خویش دایما

گشت عیان کنون، تمام، ذات خدای لاینام
مفتعلن مفاعلن تا له تلا و تا له لا

فضل قدیم ذوالمنن خالق خلق مرد و زن
عارف وجه خویشتن بود همیشه از خدا

سجده روی فضل کن چونکه ز لطف در ازل
فضل ز فضل خود سرشت جان و تنت نسیمیا

گرچه نسیمی خاک شد در ره آن صنم ولی
بر سر دیده می کشند اهل نظر چو توتیا
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.