۲۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰

تا هوای طوبی قد تو دارد جان ما
هست منزل آیت «طوبی لهم » در شأن ما

قبله و ایمان عاشق نیست الا روی دوست
تا که هست و بود و باشد قبله و ایمان ما

در ازل چون با تو پیمان محبت بسته ایم
هست چون حسن تو باقی تا ابد پیمان ما

بر سر زلف تو خواهد رفت باز این دین و دل
این دل آشفته حال و جان سرگردان ما

اشک سرخ آمد گواه و زردی رخ شد دلیل
حال ما میکن قیاس از حجت و برهان ما

خواب از آنرو خوش نمی آید به چشم ما که هست
خیل سلطان خیالت روز و شب مهمان ما

وصل رویت گر شبی مهمان ما گردد ز لطف
جنت و فردوس گردد کلبه احزان ما

حال درد خاص ما را با طبیب ای دل مگو
کز طبیب عام نتوان یافتن درمان ما

خسرو انجم به جای خود بود گر بنده وار
بر میان بندد کمر پیش رخ سلطان ما

با نسیمی بوی زلفش می کند هردم خطاب
کای نسیم روحپرور زان مایی زان ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.