هوش مصنوعی: این متن یک شعر عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از زیبایی و جمال معشوق با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند شب، زلف، خورشید، و ماه سخن می‌گوید. همچنین، مضامین عرفانی مانند تجلی نور الهی، سجده ملائک، و مفاهیم قرآنی مانند «لن ترانی» و «الم نشرح» در آن به چشم می‌خورد. شاعر عشق به معشوق را با عشق الهی پیوند می‌زند و وصال او را حیات و بهشت جاوید می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات قرآنی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۶

ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب
در تب است از تابش خورشید رویت آفتاب

عالم از نور تجلی کرد نورانی رخت
گرچه زلفت چون شب قدر است و رویت ماهتاب

آن که پیش خط و خالت چون ملک در سجده نیست
باشد ابلیسی که هست از نار حرمان در عذاب

با دم جان پرورت انفاس عیسی بسته نطق
پیش زلف تابدارت گشته مریم رشته تاب

قبله تحقیق من روی تو و وصلت حیات
جنت جاوید من کوی تو و لعلت شراب

طره طرار زلفت سوره رحمان و عرش
غمزه غماز عینت معنی ام الکتاب

هرکه را غیر از تو باشد آرزویی در جهان
تشنه ای باشد که جوید آب حیوان در سراب

کی کند میل نعیم و نعمت دنیای دون
کز لبت نوشیده باشد شربت ناز و عتاب؟

چون وجود غیر ممنوع است و شرکت منتفی است
با جمال خویش باشد حسن رویت را خطاب

در رخت نور تجلی دیده اکنون چون ندید
از لبت جز «لن ترانی » کی بود او را جواب؟

می کند شرح «الم نشرح » نسیمی از خطت
ای رخت «انا فتحنا» از تو شد این فتح باب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.