هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه به ستایش جمال معشوق و ارتباط آن با جمال الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند نور آفتاب، بوی خوش باد صبا و خیال قامت معشوق، عشق خود را بیان می‌کند و اشاره می‌کند که زیبایی‌های دنیوی بازتابی از زیبایی الهی هستند. همچنین، نقدی به زهد خشک و ظاهری دارد و عشق حقیقی را برتر می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان تر مبهم باشد.

شمارهٔ ۴۸

الله الله این چه نور است آفتاب روی دوست
این چنین رویی به وجه الله اگر آری نکوست

چشم من جز روی او، روی که آرد در نظر؟
کآنچه می آید به چشمم در حقیقت روی اوست

می دمد بوی خوش باد صبا جان در تنم
کس نمی داند که با باد سحرگاهی چه بوست

ذکر فردا کم کن ای زاهد که با یاد لبش
خرقه پوش امروز می بینم که بر دوشش سبوست

کرده ام در دیده مأوای خیال قامتش
سرو را جا بر کنار چشمه یا بر طرف جوست

در ازل حرفی شنیدند از دهانش اهل راز
هر طرف چندانکه می بینم هنوز آن گفت و گوست

تا به آب می کنم طاهر لباس زرق را
دایما با خرقه در میخانه کارم شست و شوست

آن که عاشق بر جمال صورت خوبان نشد
صورتی دارد ولی از راه معنی سنگ و روست

شرح زلف و خال آن ماه از نسیمی بازپرس
کو پریشان حال و سرگردان از آن چوگان و گوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.