هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید. او از باد صبا میخواهد که بوی زلف معشوق را بیاورد و از اشکهایش که در جستجوی وصال معشوق است، یاد میکند. شاعر زیباییهای معشوق مانند زلف، غمزه، و قامت بلندش را توصیف میکند و از بیتابی و ضرورت صبر در عشق میگوید.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده در شعر، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۴۷
بیار باد صبا شمه ای ز طره دوست
که آفتاب جهانتاب زیر سایه اوست
کجایی ای صنم چین! که اشک دیده من
به جست و جوی وصالت همیشه در تک و پوست
به بوی زلف تو جان می دهد نسیم صبا
که همچو سنبل زلفت نسیم غالیه بوست
کمند زلف تو بر چهره تو، پنداری
فتاده سنبل سیراب بر گل خود روست
خدنگ غمزه خوبان کجا خطا گردد
کشیده تا به بناگوش آن کمان ابروست
صبوری از رخ دلدار اختیاری نیست
ضرورت است ضرورت صبوری از رخ دوست
خیال سرو قدت بر کنار دیده من
به سان قامت شمشاد بر کناره جوست
دلم به حلقه آن زلف می کشد به جهان
ببین ببین دل دیوانه را که سلسله جوست
به قول مدعی از دوست رو نگرداند
کسی که همچو نسیمیش عشق عادت و خوست
که آفتاب جهانتاب زیر سایه اوست
کجایی ای صنم چین! که اشک دیده من
به جست و جوی وصالت همیشه در تک و پوست
به بوی زلف تو جان می دهد نسیم صبا
که همچو سنبل زلفت نسیم غالیه بوست
کمند زلف تو بر چهره تو، پنداری
فتاده سنبل سیراب بر گل خود روست
خدنگ غمزه خوبان کجا خطا گردد
کشیده تا به بناگوش آن کمان ابروست
صبوری از رخ دلدار اختیاری نیست
ضرورت است ضرورت صبوری از رخ دوست
خیال سرو قدت بر کنار دیده من
به سان قامت شمشاد بر کناره جوست
دلم به حلقه آن زلف می کشد به جهان
ببین ببین دل دیوانه را که سلسله جوست
به قول مدعی از دوست رو نگرداند
کسی که همچو نسیمیش عشق عادت و خوست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.