هوش مصنوعی: این متن عرفانی درباره عشق الهی و فداکاری در راه آن است. شاعر عشق را جدی‌تر از یک بازی توصیف می‌کند و از سوزش درونی، فداکاری و خدمت به معشوق الهی سخن می‌گوید. متن بر مفاهیمی مانند ایثار، شهادت در راه عشق، و بی‌نیازی از دنیا تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌باشد. همچنین برخی از مفاهیم مانند شهادت و سوزش درونی ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۷

حیات زنده دلان جز به عشقبازی نیست
مباز عشق به بازی، که عشق، بازی نیست

دلا بسوز ز عشقش چو شمع و جان بگداز
که کار عشق بجز سوز و جانگدازی نیست

طهارتی که نسازی به خون دل، می دان
که در شریعت صاحبدلان نمازی نیست

متاب روی ز خدمت که بر در محمود
طریق بنده مخلص بجز ایازی نیست

نمی خورد غم حالم چنین که می بینم
طبیب درد مرا عزم چاره سازی نیست

به جور و عشوه و نازم چه می کشی هردم
که گفت یار مرا رسم دلنوازی نیست

به خاک پاک شهیدان عشق خونریزت
که هرکه پیش تو خود را نکشت غازی نیست

وصال زلف تو خوشتر ز عمر جاویدان
که بر سر آمده عمری بدین درازی نیست

به دولت غم عشق رخت نسیمی را
نظر به سلطنت از روی بی نیازی نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.