هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رابطه‌اش با معشوق سخن می‌گوید. او از نوسانات بین لطف و قهر معشوق رنج می‌برد و از این که معشوق او را نمی‌سازد، می‌سوزد. شاعر از معشوق می‌خواهد که او را با عشق و دلنوازی بنوازد و جام عشق به او بدهد. او همچنین از توبه و ریاکاری دوری می‌کند و می‌خواهد که در عشق غرق شود و از غرور و خودپسندی دوری کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند توبه و ریاکاری نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربه دارند.

غزل شمارهٔ ۷۸۱

گاهیم به لطف می نوازی
گاهیم به قهر می‌گدازی

در معرض قهر و لطف تو من
زان می‌سوزم که می‌نسازی

چون چنگ دو تا شدم به عشقت
بنواز مرا به دلنوازی

ای ساقی عشق جام در ده
کین توبهٔ ماست بس مجازی

این کار ازین بسی بهستی
گر توبهٔ ماستی نمازی

در ده می عشق تا زمانی
از سر بنهیم سرفرازی

زنار نهاد بر کشیدیم
در حلقه کنیم خرقه بازی

عطار خموش و غصه می خور
قصه چه کنی بدین درازی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.