۷۹۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۸۱

گاهیم به لطف می نوازی
گاهیم به قهر می‌گدازی

در معرض قهر و لطف تو من
زان می‌سوزم که می‌نسازی

چون چنگ دو تا شدم به عشقت
بنواز مرا به دلنوازی

ای ساقی عشق جام در ده
کین توبهٔ ماست بس مجازی

این کار ازین بسی بهستی
گر توبهٔ ماستی نمازی

در ده می عشق تا زمانی
از سر بنهیم سرفرازی

زنار نهاد بر کشیدیم
در حلقه کنیم خرقه بازی

عطار خموش و غصه می خور
قصه چه کنی بدین درازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.