هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق و تأثیرات عمیق آن بر جان و دل خود سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق مانند خال مشکین، زلف و ابرو یاد می‌کند و عشق را به عنوان نیرویی غالب بر عقل و دین توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند عشق نابینا و بی‌همتایی معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۷۶

دست قدرت بر عذارت خال مشکین تا نهاد
جان فتاد از غم بر آتش، دل بر آن سودا نهاد

تا که ترک سر نگویی، دعوی عشقش مگو
زان که با سودای سر، در عشق نتوان پا نهاد

دل ز زلفش برگرفتم تا نهم جای دگر
جان ز من بستد روانش باز برد آنجا نهاد

هر زمان در کشور دل غارت عقل است و دین
لشکر عشق رخش تا دست بر یغما نهاد

سر اسما بر ملک مخفی نماند بعد از این
دانه خال رخش چون نقطه بر اسما نهاد

تا کمال دلبری ایزد به ابروی تو داد
فتنه چشم تو از حد رفت و پا بالا نهاد

آن که در آیینه روی تو روی حق ندید
نام او را در حقیقت عشق نابینا نهاد

عشق آن زیبا نهادم در نهاد افتاد و من
در نهادم نیست الا عشق آن زیبا نهاد

چون نداری مثل و همتا هم به سیرت هم به حسن
عارف حق بین از آن نام تو بی همتا نهاد

تا صبا واقف شد از اسرار زلف و عارضت
راز جان عاشقان را جمله بر صحرا نهاد

تا به دست دل نسیمی دامن زلفت گرفت
پای رفعت بر فراز طارم مینا نهاد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.