هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عارفانه، به ستایش عشق و معشوق می‌پردازد و از فداکاری‌های عاشقان در راه معشوق سخن می‌گوید. شاعر عشق را بالاتر از دین و دل می‌داند و معتقد است عاشقان واقعی، معشوق را قبله‌گاه خود قرار می‌دهند. همچنین، متن به نقد زاهدان و اهل تحصیل می‌پردازد که از معنی واقعی عشق بی‌خبرند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژه‌ها و عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۲۶

سر چه باشد که نثار قدم یار کنند
یا دل و دین به چه ارزد که در این کار کنند

قبله جان نبود جز رخ جانان زانرو
عاشقان قبله خود ابروی دلدار کنند

کی تواند شدن از سر انا الحق واقف
هر که او را غم آن است که بردار کنند

شرطش آن است که بر دار ببیند خود را
هر که از فضل تواش واقف اسرار کنند

آن گروهی که در انکار منند از عشقت،
گر ببینند رخت را همه اقرار کنند

اهل تحصیل ندارند ز معنی خبری
سبق عشق تو در مدرسه تکرار کنند

دردمندان تو هر لحظه دلی می طلبند
تا به درد و غم عشق تو گرفتار کنند

خبر از جنت روی تو ندارند آنان
کآرزوی چمن و رغبت گلزار کنند

پیش روی تو بود سجده ارباب یقین
گرچه کوته نظران روی به دیوار کنند

گر شوند از می اسرار تو واقف زهاد
سالها خادمی خانه خمار کنند

ساکنان سر کویت چو نسیمی شب و روز
به طواف حرم کعبه شدن عار کنند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.