هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و ارادت به معشوق یا خداوند سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که درد و غم معشوق برایش ارزشمند است و حاضر است در راه او جان خود را فدا کند. او معشوق را قبله‌گاه ایمان خود می‌داند و از دنیا و مادیات روی گردانده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۷

دردمندان تو اندیشه درمان نکنند
مستمندان غمت فکر سر و جان نکنند

زمره ای را که بود خاک درت آب حیات
چون سکندر طلب چشمه حیوان نکنند

پیش چشم تو بمیرم که غرامت باشد
جان اگر صرف چنین گوشه نشینان نکنند

سفر کعبه کویت چو کنند اهل صفا
حذر از بادیه و خار مغیلان نکنند

بوی جمعیت از آن حلقه نیاید که در او
ذکر آن سلسله زلف پریشان نکنند

پیش روی تو کنم سجده که ارباب یقین
قبله جز روی تو، ای قبله ایمان نکنند

مفلسان حرم کوی تو از حشمت و جاه
چون نسیمی هوس ملک سلیمان نکنند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.