هوش مصنوعی: این شعر عرفانی به ستایش فضل خداوند و ارزش‌های معنوی مانند فقر و درویشی می‌پردازد. شاعر از «کپنک» (نوعی پوشش ساده و نماد فقر و تواضع) به عنوان نمادی از تقوا و عرفان یاد می‌کند و علی(ع) را به عنوان الگوی کپنک‌پوشی معرفی می‌نماید. متن بر اهمیت دل‌سپردن به خداوند و دوری از تجملات دنیوی تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادهای خاص (مانند کپنک) نیاز به درک نسبتاً بالایی دارد که برای کودکان مناسب نیست. همچنین، اشعار عرفانی معمولاً برای مخاطبانی با تجربه‌ی زندگی بیشتر قابل درک است.

شمارهٔ ۱۶۹

تا شنیدم سخن فضل خدا در کپنک
مست و مجنون شده ام بی سر و پا در کپنک

کپنک پوشی جان وصلت درویشان است
بگذر از اطلس و خارا و درآ در کپنک

کپنک پوش علی بود که پوشید نمد
شاه مردان جهان سرور ما در کپنک

(کپنک پوش از آنرو شدم از فضل اله
یافتم تا به ابد سر خدا در کپنک)

به حقارت منگر هیچ نمد پوشی را
که بسی اهل دلانند دلا در کپنک

آن که او معجز رمز از کپنک پوش ندید
تیغ «الا» بزند گردن «لا» در کپنک

سیدا بار دگر از نمد فقر درآ
سر اسماء خدا را بنما در کپنک
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.