هوش مصنوعی: این متن عرفانی بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق الهی است. شاعر از ترک ظواهر دنیوی و ریاکاری‌های صوفیانه سخن می‌گوید و بر اصالت عشق حقیقی و باطنی تأکید دارد. او عهد و پیمان خود با محبت را جاودانه می‌داند و از رسیدن به وصال معشوق و اسرار عرفانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین انتقادات اجتماعی و دینی موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

شمارهٔ ۱۹۶

ما حاصل از حیات رخ یار کرده ایم
عهدی به یار بسته و اقرار کرده ایم

منصور شد ز دولت عشق تو کار ما
بردار سر که عزم سر دار کرده ایم

ما ملتفت به زهد ریایی نمی شویم
زان، رو به کنج خانه خمار کرده ایم

صوفی به زهد ظاهر اگر فخر می کند
آن فخر ننگ ماست کز او عار کرده ایم

ما را عصا و خرقه و سجاده گو مباش
ما ترک بت پرستی و زنار کرده ایم

چون حسن یار تا ابد است از خلل بری
عهدی که با محبت دلدار کرده ایم

هردم به بوی وصل جمالش هزار عیش
با محرمان صاحب اسرار کرده ایم

بگذر ز زهد و زرق که ما این معاملات
در خانقاه و مدرسه بسیار کرده ایم

هرکس طلب کنند مرادی نسیمیا
ما اختیار از همه، دیدار کرده ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.