هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، عشق و وفاداری خود را بیان می‌کند و از جور و جفای معشوق شکایت می‌کند، اما در نهایت همه‌چیز را به او حلال می‌کند. شعر همچنین به مضامین عرفانی مانند وحدت وجود و عشق الهی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۳۲

روی خداست ای صنم روی تو، رای من ببین
وز رخ همچو مصحفت فال برای من ببین

یار به عشوه خون من خورد و حلال کردمش
جور و جفای او نگر، مهر و وفای من ببین

نافه مشک چین اگر با تو دم از خطا زند
روی سیاه را بگو زلف دو تای من ببین

(پیش تو بر زمین چو زد مردم دیده اشک را
گفت به اشک پهلوان، مشک سقای من ببین)

(کشت مرا و زنده کرد از لب جانفزای خود
لطف نگار من چها کرد برای من ببین)

لعل لب تو بوسه ای داد به خونبهای من
طالع و بخت من نگر، قدر و بهای من ببین

سنبل زلفت آرزو کرده ام ای خجسته فال!
نقش و خیال مختلف، فکر خطای من ببین

(دامن وصل تو به کف بخت نداد و عمر شد
آتش جان گداز من باد و هوای من ببین)

وهم پرست را بگو، بگذر از این خیال و ظن
در رخ یار من نگر، روی خدای من ببین

بی سر و پای عشق شو همچو فلک نسیمیا
سر «الست ربکم » در سر و پای من ببین
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.