هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عطار نیشابوری است که در آن شاعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از احساسات شدید خود، از جمله سرمستی، سرگشتگی و درد عشق، صحبت می‌کند و از معشوق می‌خواهد که او را در این حالات رها نکند. شاعر از زیبایی‌های معشوق، مانند زلف و ابرو، نیز یاد می‌کند و احساسات خود را با تصاویر زیبا و پراحساس بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم و احساسات بیان‌شده در شعر نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۸۲۴

هر شبم سرمست در کوی افکنی
وز بر خویشم به هر سوی افکنی

در خم چوگان خویشم هر زمان
خسته و سرگشته چون گوی افکنی

گر بریزم پیش رویت اشک زار
همچو اشکم باز بر روی افکنی

چون همه تیری بیندازی تمام
پس کمان کین به بازوی افکنی

بوی گل اندر دماغ جان ما
زان سر زلف سمن بوی افکنی

گر سخن گویم ز چین زلف تو
از سر کین چین در ابروی افکنی

ور کشد مویی دل از زلف تو سر
حلق را در حلقهٔ موی افکنی

هر شبی عطار را تا وقت صبح
عاشقی دیوانه در روی افکنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.