۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴ - چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ۱۳۲۲ه.ق و ۲۵ آوریل ۱۹۰۴ درج کرده است

دور باد از من و یارانم خونریز نبرد
که تنم از آن به شکنج است و دلم پر غم و درد

خاک را سرخ ز خون پسرانم کردند
دخترانم را رخساره ز دهشت شده زرد

این چه نغمه است کز او ناله کند پیر و جوان
وین چه بانگ است که از وی بخروشد زن و مرد

توپهاشان همه خاراشکن و قلعه شکاف
اسبهاشان همه دریا سپر و کوه نورد

از چه بر گردن ما بار نمایند ملوک
همه آداب خود و شیوه خود فردا فرد

گرد بی تربیتی بسترد از چهره ی ما
گر تواند کسی از بحر برانگیزد گرد

شمع مشرق نشود ز آتش غربی روشن
گو بکوبند همی تا دم صور آهن سرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵ - ایضا از زبان چین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.