هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از وضعیت تاریک و ناامیدکنندهٔ شرق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هنر و سخن گفتن در این شرایط بی‌فایده است. او از ویرانی عقل و دین، رنج‌های بی‌ثمر و ناامیدی ادیبان و هنرمندان می‌نالد و شرق را سرزمینی پر از غم و رنج توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عمیق اجتماعی، ناامیدی و انتقاد از شرایط است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن غمگین و پیچیدگی‌های ادبی آن برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۹۰

زبان ناطقه کوته کن ای شکسته قلم
سیاه باش و خمش باش و سرنگون و دژم

هنر مجوی که در شرق شد جهان تاریک
سخن مگوی که در شرق شد هوا مظلم

مخوان حدیث که شد کاخ عقل و دین ویران
مران چکامه که شد کار شاعری درهم

فغان ز کوشش استاد و آرزوی پدر
دریغ از آن همه رنج فزون و راحت کم

یکی درختی باشد هنر به روضه ی شرق
که سایه اش همه رنج است و میوه اش همه غم

ز آب شرق به کام جهانیان شکر است
ولی به جام ادیبان شرنگ ریزد و سم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹ - در طی تقریظ مفصل بر کتاب حالت نگاشته میرزا محمد حسین ملک الکتاب فراهانی فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱ - در جشن سال دوم مجلس شورای ملی ۱۳۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.